هشدار دیدهبان تروریسم: هوش مصنوعی تهدیدی برای امنیت ملی است
تاریخ انتشار: ۱۴ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۹۰۳۰۹۸
سازمان دیدهبان تروریسم با ابراز نگرانی از تهدیدهای هوش مصنوعی برای امنیت ملی کشورها، از سازندگان این فنآوری خواسته تا ذهنیت «آرمانشهری» خود از هوش مصنوعی را کنار بگذارند، چراکه این فنآوری جدید میتواند برای پرورش افراد آسیبپذیر مورد استفاده قرار گیرد.
به گزارش ایسنا به نوشته گاردین، جاناتان هال کیسی، مدیر این نهاد مستقر درانگلیس که نقشش بررسی کفایت قوانین تروریسم است، گفت که تهدید هوش مصنوعی علیه امنیت ملی روز به روز آشکارتر می شود و در پیشبرد این فنآوری باید ملاحظات و نیات تروریستها را در نظر داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گفته جاناتان هال کیسی، در توسعه بیش از اندازه هوش مصنوعی عمدتا بر نکات بالقوه مثبت این فنآوری تمرکز شده و در این مسیر از چگونگی استفاده احتمالی تروریستها از آن برای حملات غفلت شده است.
هال میگوید: سازندگان هوش مصنوعی باید در کنار خود یک نئونازی ۱۵ ساله دو آتشه داشته باشند تا تهدیدهای بالقوه این فنآوری را بهتر درک کنند. شما باید در برابر کاری که میدانید مردم ممکن است با این فنآوری انجام دهند، دفاع جانانه داشته باشید.
دیدهبان تروریسم که بهطور مستقل به بازبینی قوانین دولت بریتانیا در زمینه تروریسم میپردازد، نگرانی فزاینده خود را از دامنه رباتهای چت هوش مصنوعی برای متقاعد کردن افراد آسیبپذیر و یا افراد دارای طیف متنوعی از عملکردهای عصبی برای انجام حملات تروریستی ابراز کرده است.
جاناتان هال در ادامه میافزاید: «تلقینپذیری انسانهای غوطهور در دنیای دیجیتال و فنآوریهای نوین نگران کننده است. این فنآوریها به کمک زبان، مخاطبان خود را به اقداماتی ترغیب میکنند. از همین رو، امنیت جامعه میتواند به شدت به خطر بیفتد.»
به گفته دیدهبان تروریسم، برای مقابله با نوع تازهای از تهدیدهای تروریستی مرتبط با هوش مصنوعی نیاز به تدوین قوانین تازهای است. از آنجایی که هوش مصنوعی میتواند در انتخاب اهداف تروریستها بهغایت کاربردی باشد، مقررات موثر و دارای ضمانت اجرا میتواند تا اندازهای خطر فزاینده سلاحهای مرگبار خودکار را مهار کند.
به نظر میرسد که سرویسهای امنیتی بهویژه نگران توانایی چترباتهای هوش مصنوعی برای پرورش کودکان هستند که در حال حاضر بخش فزایندهای از پروندههای تروریستی MI۵ هستند.
از آنجایی که به دنبال هشدارهای هفته گذشته از سوی پیشگامان هوش مصنوعی مبنی بر اینکه این فناوری می تواند بقای نسل بشر را تهدید کند، درخواست ها برای تنظیم این فناوری افزایش می یابد، انتظار می رود که نخست وزیر، ریشی سوناک، این موضوع را در سفرش به آمریکا با بایدن و شخصیت های ارشد کنگره آمریکا مطرح کند.
در بریتانیا، تلاشها برای مقابله با چالشهای امنیت ملی ناشی از هوش مصنوعی با مشارکت MI۵ و موسسه آلن تورینگ، نهاد ملی علم داده و هوش مصنوعی، تشدید میشود.
الکساندر بلانچارد، محقق اخلاق دیجیتال در برنامه دفاعی و امنیتی مؤسسه، گفت که کار این مؤسسه با سرویسهای امنیتی نشان میدهد که بریتانیا با چالشهای امنیتی ارائه شده توسط هوش مصنوعی بسیار جدی برخورد میکند. تمایل زیادی در میان سیاستگذاران دفاعی و امنیتی برای درک آنچه در حال رخ دادن است، بازیگران چگونه میتوانند از هوش مصنوعی استفاده کنند و تهدیدات چیست، وجود دارد.
فاصله میان پیشرفت فنآوریهای جدید و قوانین ناظر بر آن همواره محل بحث و نگرانیهای سازمانهای مدافع صلح و امنیت بوده است. با رشد فزاینده فنآوریها در حوزه رباتها از یکسو و از فناوریهای ارتباطی از سوی دیگر، نوع تازهای از تهدیدهای تروریستی ظهور یافته که به شدت مایه نگرانی شده است.
برای مثال دور از ذهن نیست که یک پهپاد کوچک کاملا خودکار از مکانی نامعلوم برای حمله به هدفی مشخص به پرواز درآید و با کمک فنآوری هوش مصنوعی در لحظهای مناسب هدف را شناسایی و حمله انجام شود، و هیچ اثری از خود باقی نگذارد. این حمله میتواند در روز روشن و در میان جمعیتی در میدان شهر روی دهد، طوری که هیچ کس نتواند حدس بزند هوش مصنوعی قرار است در لحظه چه تصمیمی بگیرد و چه کسی یا کسانی را هدف قرار دهد.
واقعیت این است که قوانین بازدارنده در این زمینه و دستگاههای ناظر بر چنین فنآوریهایی تاخیر نسبتا زیادی دارند.
پیش از این، تسلیحات مرگبار خودکار در نبرد اوکراین عرض اندام کرده بود و سوالهای جدی اخلاقی در مورد پیامدهای ماشین کشتار خودکار مطرح شده است.
همانطور که الکساندر بلانچارد، محقق اخلاق دیجیتال در برنامه دفاعی و امنیتی این مؤسسه میگوید، هوش مصنوعی در تعامل با محیط میتواند یاد بگیرد و خود را سازگار کند.
ریشی سوناک، نخستوزیر انگلیس گفته است که بریتانیا میخواهد به یک مرکز جهانی برای هوش مصنوعی و مقررات آن تبدیل شود و اصرار دارد که میتواند «مزایای عظیمی برای اقتصاد و جامعه» داشته باشد.
هم بلانچارد و هم هال می گویند که مسئله اصلی این است که چگونه انسان ها "استقلال شناختی" - کنترل - را بر هوش مصنوعی حفظ کنند و چگونه این کنترل در فناوری تعبیه شود.
توجه به همبودگی این سه عامل یعنی تعامل، یادگیری و سازگاری با محیط، ویژگی حیرتانگیز هوش مصنوعی نشان میدهد که بشر با چه تهدید جدی روبهروست. در کنار مزایای هوش مصنوعی، به نظر میرسد اتخاذ تدابیر نظارتی بر هوش مصنوعی از ضرورتی انکارناپذیر برخوردار است، تا این تازهترین فناروی بشری به ماری در آستین، و بلای عصر نوین تبدیل نشود.
منبع: ایسنا
کلیدواژه: هوش مصنوعی تروريسم اسراييل تركيه حمله روسيه به اوكراين رژيم صهيونيستي رجب طیب اردوغان آمريكا عراق تركيه اسراييل حمله روسيه به اوكراين دیده بان تروریسم فن آوری هوش مصنوعی فن آوری ها امنیت ملی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۰۳۰۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بورل: آمریکا دیگر هژمونی ندارد/ روسیه تهدیدی وجودی برای اروپاست
رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا معتقد است: آمریکا موقعیت هژمونی خود را از دست داده و نظم جهانی چندجانبه پس از ۱۹۴۵ در حال از دست دادن جایگاه خود است.
به گزارش ایسنا، جوزپ بورل، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا در سخنرانی خود در دانشگاه آکسفورد گفت: من تقابل بیشتر و همکاری کمتر در جهان را شاهد هستم. این یک روند رو به رشد در سالهای گذشته بوده است؛ رویارویی بسیار بیشتر و همکاری بسیار کمتر. من دنیایی را بسیار پراکندهتر میبینم. من دنیایی را میبینم که در آن قوانین رعایت نمیشود. من قطبیت بیشتر و چندجانبه گرایی کمتر میبینم. من میبینم که چگونه وابستگیها تبدیل به سلاح میشوند. من شاهد هستم که سیستم بینالمللی که پس از جنگ سرد به آن عادت کرده بودیم، دیگر وجود ندارد. آمریکا موقعیت هژمونی خود را از دست داده و نظم جهانی چندجانبه پس از ۱۹۴۵ در حال از دست دادن جایگاه خود است.
بورل افزود: من چین را میبینم که به جایگاه ابرقدرتی میرسد. آنچه چین در ۴۰ سال گذشته انجام داده در تاریخ بشریت بینظیر است. در ۳۰ سال گذشته، سهم چین از تولید ناخالص داخلی جهان، از ۶ درصد به تقریبا ۲۰ درصد رسیده است، در حالی که ما اروپاییها از ۲۱ درصد به ۱۴ درصد و ایالات متحده از ۲۰ درصد به ۱۵ درصد رسیده است. این یک تغییر چشمگیر در چشم انداز اقتصادی است. چین در حال تبدیل شدن به یک رقیب برای ما و ایالات متحده است. نه تنها در تولید کالاهای ارزان، بلکه به عنوان یک قدرت نظامی، در خط مقدم توسعه فناوری و ساخت فناوریهایی که آینده ما را شکل خواهند داد. چین «دوستی بدون محدودیت» را آغاز کرده است.
این دیپلمات اروپایی تصریح کرد: من گفتم جهان چند قطبیتر است - بله، این درست است. همزمان قدرتهای میانی، مانند هند، برزیل، عربستان سعودی، آفریقای جنوبی، ترکیه در حال ظهور هستند. آنها در حال تبدیل شدن به بازیگران مهم هستند. چه بریکس باشند و چه غیر بریکس، ویژگیهای مشترک بسیار کمی دارند، بجز میل به کسب جایگاه بیشتر و صدای قویتر در جهان، و همچنین مزایای بیشتر برای توسعه خود. برای رسیدن به این هدف، آنها استقلال خود را به حداکثر میرسانند، تمایلی به جانبداری ندارند، بسته به شرایط یک طرف یا طرف دیگر را محافظت میکنند. آنها تمایلی به انتخاب اردو ندارند و ما نباید آنها را به سمت انتخاب اردو سوق دهیم.
بورل افزود: ما اروپاییها میخواستیم در همسایگی خود حلقهای از دوستان ایجاد کنیم. به جای آن، آنچه امروز داریم حلقهای از آتش است. حلقهای از آتش که از ساحل به خاورمیانه، قفقاز و اکنون در میدانهای نبرد اوکراین میآید. توماس گومارت، مدیر مؤسسه فرانسوی روابط بینالملل، در حال تجزیه و تحلیل نقاط ضعف اقتصاد جهانی است. چند مورد از این نقاط بسیار به ما نزدیک است؛ دریای سرخ برای تجارت، تنگه هرمز برای نفت و گاز و دریای سیاه برای صادرات غلات. آنها در مجاورت ما هستند و در برخی از آنها ما حتی با مأموریتهای نیروی دریایی اتحادیه اروپا درگیر هستیم، مانند آنچه در دریای سرخ است.
او در ادامه گفت: اکنون دو جنگ داریم، دو جنگ که وقتی به بروکسل آمدم، در کار نبود. دو جنگ وجود دارد که در آن مردم برای سرزمین میجنگند. این نشان میدهد که جغرافیا بازگشته است. به ما گفته شد که جهانی شدن، جغرافیا را بیربط کرده است، اما نه. بیشتر درگیریهای ما مربوط به زمین است، سرزمینی که در مورد فلسطین وعده داده شده و در مورد اوکراین سرزمینی در تقاطع دو جهان و این مبارزه برای زمین، خونهای زیادی را ریخته است.
بورل گفت: در عین حال شاهد شتاب روندهای جهانی هستیم. تغییرات اقلیمی دیگر مشکلی برای آینده نیست. فروپاشی آب و هوا در حال حاضر رخ داده- برای فردا نیست، برای امروز است. تحولات تکنولوژیکی - به ویژه، هوش مصنوعی. اینها تغییراتی را ایجاد میکند که ما نمیتوانیم به طور کامل درک کنیم. جمعیت شناسی نیز به سرعت در حال تغییر است. مهاجرت به ویژه در آفریقا که ۲۵ درصد از مردم جهان در سال ۲۰۵۰ در آن زندگی خواهند کرد. در سال ۲۰۵۰، از هر چهار انسان یک نفر در آفریقا زندگی میکند و در عین حال شاهد افزایش نابرابریها، کاهش دموکراسیها و در خطر افتادن آزادیها هستیم. این چیزی است که من میبینم. در این چشم انداز، نقش اتحادیه اروپا و نقش بریتانیا باید مشخص شود. نمیدانم نقش ما کدام خواهد بود. اما مطمئناً این بستگی به پاسخ ما به چالشهایی دارد که با آن روبرو هستیم - ما هشدارهایی میشنویم مبنی بر اینکه اروپا ممکن است بمیرد، باید چکار کنیم؟
مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پیشنهاد کرد: اول، ما نیاز به ارزیابی روشنی از خطرات روسیه داریم - روسیه به عنوان وجودیترین تهدید برای اروپا در نظر گرفته میشود. شاید همه اعضای شورای اروپا با آن موافق نباشند، اما اکثریت پشت این ایده هستند. روسیه برای ما یک تهدید وجودی است و ما باید ارزیابی شفافی از این خطر داشته باشیم. دوم، ما باید روی اصول، همکاری و قدرت کار کنیم. ما مدلی ساختیم – مدل اروپایی – بر اساس همکاری و وابستگی متقابل اقتصادی در درون خود – و موفقیت چشمگیری بوده است. ۷۰ سال صلح در میان ما. ما معتقد بودیم که وابستگی متقابل از طریق چیزی که آلمانیها آن را «Wandel durch Handel» مینامند، همگرایی سیاسی ایجاد میکند. این تغییر سیاسی را در روسیه و حتی چین به همراه خواهد داشت. خوب، این اشتباه ثابت شده است. اتفاق نیفتاده است. در مواجهه با روسیه، وابستگی متقابل صلح به ارمغان نیاورد. برعکس، به وابستگی به ویژه به سوختهای فسیلی تبدیل شد و بعداً این وابستگی تبدیل به یک سلاح شد. امروز پوتین یک تهدید وجودی برای همه ماست. اگر پوتین در اوکراین موفق شود، به همین جا بسنده نخواهد کرد. چشم انداز داشتن یک دولت دست نشانده در کییف مانند دولت بلاروس، و نیروهای روسی در مرز لهستان، و کنترل روسیه بر ۴۴ درصد از بازار غلات جهان، چیزی است که اروپاییها باید از آن آگاه باشند. همه بیشتر و بیشتر از آن آگاه میشوند. اما من میدانم که همه در اتحادیه اروپا این ارزیابی را ندارند. اکنون پوتین کل غرب را به عنوان یک دشمن میبیند. او در بسیاری از سخنرانیهای خود این را به صراحت بیان کرد.
بورل درخصوص شرایط کنونی در غرب آسیا هم گفت: و جنگ دیگر. پاسخ نامناسب اسرائیل به حمله ۷ اکتبر حماس خاورمیانه را در بدترین چرخه خشونت در دهههای اخیر فرو برد. جیک سالیوان یک هفته قبل از هفتم اکتبر گفته بود که خاورمیانه هرگز اینقدر آرام نبوده است! اما آرام نبود. فقط نگاهی به اتفاقات کرانه باختری بیندازید تا متوجه شوید که اصلاً آرام نبود. حالا دو جنگ داریم. و ما اروپاییها برای آن آماده نیستیم. آنچه اکنون در غزه اتفاق میافتد، اروپا را به گونهای به تصویر کشیده است که بسیاری از مردم آن را درک نمیکنند. آنها تعامل سریع و قاطعیت ما را در حمایت از اوکراین دیدند و از نحوه برخورد ما با آنچه در فلسطین روی میدهد تعجب کردند. فرآیندهای تصمیمگیری اتحادیه اروپا چگونه کار میکند؛ اتفاق آرا. در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ۱۸ نفر از یک طرف، ۲ نفر از طرف دیگر رای دادند و دیگران وقتی زمان تصمیمگیری درباره آتش بس فرا رسید، رای ممتنع دادند. اما اگر ما در یک جا چیزی را «جنایت جنگی» بنامیم، باید زمانی که در هر جای دیگری اتفاق میافتد، آن را به همان نام بنامیم. آنچه در ۶ ماه گذشته در غزه رخ داده، وحشت دیگری است.
این دیپلمات اروپایی تاکید کرد: باید به دنبال یک طرح صلح باشم. فکر میکنم اعراب باید چشم انداز خود را برای حل و فصل سیاسی اوضاع ارائه دهند. من از وزرای امور خارجه کشورهای عربی دعوت کردم که به بروکسل بیایند و پیشنهادات خود را توضیح دهند. ما باید به همه بفهمانیم که راه حل نظامی وجود ندارد. خب، همه میگویند که راهحل دو کشوری را می خواهند. ما ۳۰ سال است که از اسلو این را تکرار میکنیم. اما در اسلو، راه حل دو کشوری بخشی از توافق نبود. گفتند «بعداً شاید بتوانیم»، اما در متن نیست. اگر بر این باوریم که راه حل دو دولتی تنها راه حل است، جامعه بینالمللی باید بسیار بیشتر مشارکت کند و این را نه به عنوان نقطه شروع، بلکه به عنوان نقطه پایان بازی در نظر بگیرد. اگر نابودی یا مهاجرت اجباری فلسطینیها را کنار بگذاریم، راهحل چیست؟ وقتی این سوال را از دولت نتانیاهو میپرسیم، تنها پاسخی که میگیریم این است؛ «ما راهحل دو دولتی را نمیخواهیم». میپرسیم چه میخواهید؟ و این همان چیزی است که جامعه بینالمللی باید بارها و بارها بپرسد تا به دنبال پاسخی باشد که بتواند از یک تراژدی انسانی دیگر جلوگیری کند. در ایرلند شمالی اتفاق افتاد، در اروپا اتفاق افتاد. دشمنان قدیمی امروز همسایگان خوبی هستند و بیشتر از همسایگان خوب، بهترین دوستان هستند. باید امکان پذیر باشد، اما برای این که [این امکان] فراهم شود، زمین باید تقسیم شود. آنها نمیتوانند با هم زندگی کنند، آنها باید در کنار هم، در صلح و امنیت زندگی کنند، اما هر کدام با خانه، سرزمین، دولت، قلمرو و ظرفیت سیاسی خود. این یکی از مهمترین چیزهایی است که اروپاییها باید حل کنند.
انتهای پیام